دوستان عزیز، من اعتقاد دارم که شما برای تبدیل شدن به یک نتورکر موفق، به یک خصوصیت مهم نیازمندید، اگر شما مشتاق موفقیت باشید، آنگاه موفق خواهید شد، دیگر ساده تر از این توضیحی وجود ندارد.
اگر شما به تمام جوانبی که در تجارت تان است نگاهی بیندازید، محصولتان، مهارت هایتان، پلنها، ابزار بازاریابی و غیره، همه در درجه دوم قرار دارند، نگرش تان در وهله اول قرار دارد ، اگر شما به اندازه کافی خواهان موفقیت باشید، اگر آتش اشتیاق در قلبتان شعله بکشد، آنگاه شما به موفقیت خواهید رسید.
وقتی که من فعالیتم را در بازاریابی شبکه ای آغاز نمودم، به احتمال زیاد موقعیتم با شرایط حال حاضر شما تفاوت چندانی نداشت. من بصورت پاره وقت کارم را شروع کردم. کار دائمی من تخصص خنثی سازی بمب های زیر آبی در نیروی دریائی ایالات متحده بود. من به تازگی از جنگ اول خلیج فارس بازگشته بودم. آنطور که به من گفتند، وضعیت جسمی من در شرایط بسیار بدی بوده. من به ایالات متحده بازگردانده شدم، به مرکز نیروی دریائی در مریلند. به هر حال من این کار را مهیج یافتم.
در واقع آنچه من می خواستم یک راه مطمئن برای بدست آوردن درآمدی اساسی بود که همزمان بتواند خدمات با ارزشی به دیگران نیز ارائه دهد. روزی یک ترکیب بسیار جالب از این دو مسئله را در یک آگهی در روزنامه واشنگتن پست یافتم. در ابتدا خیلی محتاط بودم. آنچه درباره بازاریابی شبکه ای از فردی که آن آگهی را گذاشته بود شنیدم تقریباً باور نکردنی بود. من با او در خانه اش در حومه شهر مریلند ملاقات کردم. برای شخصی مثل من که از خانواده ای کارگری و از شهری کوچک از ایالت تنسی آمده بودم، چنان تجملاتی باور نکردنی بود. این مرد مسلماً به یک کار حسابی مشغول بود. در پایان ملاقاتمان، او یک نوار ویدئوئی با عنوان "نوبت شما برای برنده شدن" به من داد. من با علاقه آنرا پذیرفتم، هر چند با خجالت به او گفتم که من دستگاه پخش ویدئو برای دیدن این فیلم ندارم. اما من برای آموختن بیشتر درباره بازاریابی شبکه ای بسیار مشتاق بودم، اما در وقت نهاری روز بعد، من وانت باری درب و داغانم را به سمت فروشگاه محلی ناحیه مونتگومری راندم و مستقیم به بخشی که تلویزیون می فروختند رفتم.
مدیر آن قسمت وقتی داستان من را شنید، به من اجازه داد که آن فیلم را در تنها دستگاه پخش ویدئوئی که به تلویزیون متصل بود تماشا کنم. آن دستگاه در حقیقت به تمامی تلویزیون های آن طبقه فروش متصل بود. بنابراین به مدت 45 دقیقه، من بهمراه مدیر، تمامی کارکنانش و چند مشتری و رهگذر به تماشای "نوبت شما برای برنده شدن" در تمامی 27 تلویزیون فروشگاه ناحیه مونتگومری شدیم.
داستانی که برای همیشه زندگی مرا تغییر دادهیچ چیز در آن ویدئو بیش از آنچه در انتها به نمایش درآمد زندگی مرا تحت تأثیر قرار نداد.
آن داستان درباره نحوه آموزش کک ها در سیرک بود. اکنون نمی دانم شما چقدر درباره کک ها می دانید، این یک واقعیت حقیقی در طبیعت است که بسیار هم اعجاب انگیز است: کک ها می توانند تا 33 سانتیمتر بپرند، درحدود 200 برابر اندازه بدنشان. یعنی یک انسان 1.7 متری بتواند 34 متر بپرد! اما کک های سیرک نمی توانند 33 سانتیمتر بپرند. آنها حتی وقتی که درپوش را از روی ظرف شیشه ای بر می دارند هم نمی توانند بپرند. چرا؟ چون آنها آموزش داده شده اند که باور کنند نمی توانند به بیرون از ظرف بپرند، اصلاً مهم نیست که چقدر سخت باشد و یا چه مقدار تلاش کنند.
این بطور قطع مخالف طبیعت است، اما این واقعیت است. آموزش دهندگان به سادگی یک درپوش بر روی ظرف قرار می دهند و اجازه می دهند که کک ها سر خود را به آن بکوبند تا زمانی که کک ها متقاعد شوند که پرش بلند تر برای بیرون رفتن از ظرف نتیجه ای جز سردرد ندارد. خب من هرگز با یک کک مصاحبه نکرده ام، اما من به این نتیجه رسیدم که آنها سردرد می گیرند چون اگر ما نیز روی یک ترامپولین می پریدیم و سرمان به سقف می خورد سر درد می گرفتیم.
پایان ویدوئو بسیار خوب ساخته شده بود. اگر شما نخواهید برای کوبیدن سرتان خطر کنید، زخمی نخواهید شد. بگذارید این را به شکل دیگری بگویم. اگر نخواهید برای آزادی خودتان از موقعیت فعلی خطر کنید، هیچ دردی تحمل نخواهید کرد.
ما انسانها دوست داریم به هر قیمتی که شده از درد احتراز جوئیم. این شامل درد های احساسی مانند پس زده شدن و شکست نیز هست. این شامل درد های مالی از قبیل از دست دادن پول نیز می شود. و چون ما خودمان را برای باقی ماندن در اسارت مالی و احساسی (ظرف) آموزش داده ایم، هرگز به خودمان اجازه نمی دهیم که مزایائی که پس از پریدن به خارج از این ظرف بدست می آوریم را تجربه کنیم.
آنچه را در ابتدا گفتم به یاد بیاورید. نگرش مقدم بر هر چیزی قرار دارد و عاملی که موفقیت شما را در نتورک مارکتینگ تعیین می کند، و در تمام زمینه های دیگر زندگی تان. برای موفقیت، شما باید بخواهید که به بیرون از ظرف بپرید. حالا به یک مسئله بسیار مهم رسیدیم، پس دقت کنید. من حدود 10 سال پیش از بازاریابی شبکه ای بازنشسته شدم، اما نه قبل از اینکه میلیون ها دلار درآمد داشته باشم و مجموعه ای بیش از 56000 نفر در بیش از 26 کشور بسازم. من همچنان بصورت ممتد یک درآمد مستمر و اساسی از تجارتم در حالی که مدت زیادی است در آن فعالیت نمی کنم دریافت می کنم. توانائی ساختن درآمدی مستمر یکی از مشخصات عالی در بازاریابی شکبه ای است. موقعیت های محدودی می توانند این امکان را در اختیار شما قرار دهند.
با هلدینگ بزرگ عطاکو در سایت atamlm.ir همراه ما باشید.
خیلی از نتورکرها در انجام امر فروش ماهانه ناموفق در بازاریابی شبکه ای عمل می کنند که در ادامه به ۸ اشتباه مرگبار در امر فروش اشاره می کنم که عبارتند از
۱: اینکه تصور می کنید که می دانید مشتری، دقیقاً چه چیزی می خواهد و با عجله و اشتیاق فراوان می خواهید فروش را انجام دهید. این یکی از رایج ترین و عمومی ترین اشتباهات بازاریابان شبکه ای است! به محض اینکه مشتری، کوچکترین عکس العمل مثبتی از خود نشان می دهد، بازاریاب شبکه ای تصور می کند که مشتری، شیفته محصول پیشنهادی او شده است.
اینجاست که بازاریاب شبکه ای، فوراً شروع می کند به مقایسه محصول خودش با رقبا و توقع دارد مشتری سریع آنرا بخرد! آنهم وقتی که هنوز هیچ کاوشی درمورد اینکه نگرانی های واقعی مشتری احتمالی، چه چیزهایی هستند انجام داده باشد! قبل از هر فروشی می بایست بفهمید که مشتری، خودش از بزرگترین و اصلی ترین نیاز خود، چه درک و برداشتی دارد. این مسئله، بنیاد و شالوده اصلی فروش در حرفه بازاریابی شبکه ای به حساب می آید. همیشه لیست مشتریان خود را در حفه بازاریابی شبکه ای در حال افزایش قرار دهید تا بتوانید سهم بیشتری از بازار را نصیب خود کنید .
۲: شکست شما در نشان دادن اینکه صادقانه، مشتاق حل مشکلات مشتری هستید. قبل از اینکه یک جلسه ملاقات با مشتری را شروع کنید، می بایست ابتدا بفهمید که مشتری شما چرا به محصولتان نیاز دارد. بهتر است در کارگاه ای فروش هفتگی این امر را با بالاسرهای خود در میان بذارید و لیست فروش خود را مانند لیست دعوت آنالیز کنید . به علاوه اینکه قبل از رفتن به اصل مطلب با یک گفتگوی کوچک، با مشتری خود گرم بگیرید !
اینکار را می توانید با پرسیدن سؤالات هدفدار و سپس با دقت گوش دادن به پاسخ های مشتری انجام دهید. موضوع اینگونه صحبت های ابتدایی می بایست حول موضوعات مورد علاقه مشتری شما باشد. مثلاً اینکه در بدو ورود متوجه یک کتابخانه بزرگ در دفتر کار مشتری شده اید که پُر است از کتاب هایی با موضوعات دینی و فلسفی… اینجاست که یک بازاریاب شبکه ای باهوش، متوجه می شود که بهترین موضوع برای آغاز صحبت (گرم کردن مشتری)، کتب فلسفی و مباحثی از این دست خواهد بود. قطعاً شما نمی خواهید که مشتری، شما را با یک فروشنده که فقط در فکر رسیدن به کارمزد فروش خود می باشد، اشتباه بگیرد. به جای آن، مشتری باید احساس کند که شما در واقع به دنبال رفع مشکلات او از طریق ارائه بهترین راه حل های ممکن هستید.
هرگز به مشتری نگویید: «من می دانم که شما به این محصول نیازمند هستید زیرا…» این تشریک مساعی نیست! این در واقع تحمیل کردن دیدگاه و نظر شخصی خودتان به مشتری است. به جای آن می بایست در جایگاهی قرار بگیرید که بگویید: «شما گفتید که برای تان بسیار مهم است که بتونید راه حلی پیدا کنید که با هزینه کمتر در شروع فصل سرما از خود و خانواده اتان در بروز بیماری های شایع مثل سرماخوردگی محافظت کنید ؟ بعد از تایید مشتری ادامه دهید ، پیشنهاد می کنم از (نام محصول) شرکت ما استفاده کنید که می تواند و به شما کمک می کند تا به این هدف تان دست یابید». واقعیت این است که شما باید زمانی را صرف بنا نهادن سطحی از اعتماد میان خود و مشتری نمایید. بدانید که وقت برای فروش و قطعی کردن بسیار خواهد بود، اما در مقابل، فرصت کوتاهی برای اعتمادسازی در اختیار دارید.
۳: گیج کردن مشتری با اصطلاحات و واژگان تخصصی بازاریابی شبکه ای. اغلب بازاریابان شبکه ای از همان زمان آغاز به کارشان، عادت کرده اند که با زبان تخصصی نتورک مارکتینگ (بازاریابی شبکه ای) با مشتریان شان صحبت کنند. مشتریانی که هیچ سرنخی از اینکه شما دارید درباره چه چیزی صحبت می کنید ندارند! باید این نکته مهم را بدانید که بین فواید یک محصول خاص و ویژگی های آن ، از زمین تا آسمان، فرق وجود دارد. اغلب بازاریابان شبکه ای به اشتباه، فقط ویژگی های محصول پیشنهادی شان را برای مشتری بازگو می کنند، بدون آنکه کوچکترین اشاره ای به فواید حاصل از آن ویژگی ها برای مشتری نمایند!
۴: شکست خوردن در آشکار کردن ابهامات و ایرادات مشتری قبل از آنکه دیگر خیلی دیر شود. این طبیعی است که هر نتورکر و فروشنده ای تمایل دارد تا از کنار ابهامات و سؤالات ذهنی مشتری رد شود. اما لازم است تا در اولین فرصت ممکن، مشکلات ذهنی و ابهامات مشتری را کشف کنید و فوراً به آنها پاسخ دهید. در غیر این صورت، تمام حواس مشتری به سمت آن مشکل و ابهام ذهنی معطوف شده و مانع از آن می شود که پیام اصلی شما به او برسد. بعداً در زمانی که می خواهید فروش را قطعی کنید، پاهای تان در گِل فرو خواهند رفت! شما می بایست لشکری از ایرادات، ابهامات و سؤالات ذهنی مشتری را تبدیل به متحد خود کنید و از آنها به نفع خودتان بهره ببرید! قطعاً اگر بتوانید ایرادات و ابهامات ذهنی مشتری را بیرون بکشید، می توانید به آنها پاسخ دهید و دوستانه و صادقانه بر این مشکلات، ایرادات و ابهامات، غلبه کنید.
۵: گیر افتادن در گوشه رینگ با گفتن جمله: «بله! اما اگر…» هنگامی که مشتری، ایراد یا ابهامی را مطرح می کند و شما در پاسخ می گویید: «بله! اما یا اگر یا ولی شما…»، سبب می شود تا مشتری تصور کند که شما درواقع به حرف های او گوش نداده اید و تصور می کند که در نظر شما، نگرانی های او، ارزش وقت گذاشتن و بحث کردن را ندارند! به طور مثال مشتری این را مطرح می کند: «این محصول چیز خوبی است؛ اما میزان درآمد من بسیار پایین است و توانِ پرداخت چنین پولی بابت این محصول که شما گفتید را ندارم».
حال اگر یک نتورکر آماتور در مقابل آن مشتری باشد خواهد گفت: «بله! اما اگر شما این محصول را تهیه کنید باعث خواهد شد تا ( یکی از مشخصات محصول ذکر می کند ) شوید». واکنش صحیح درمقابل ایرادات و ابهامات مطرح شده از سوی مشتری این است: «بله! من تمامی صحبت های شما را شنیدم. خیلی جالب است که تعداد خیلی زیادی از مشتریان فعلی من، زمانی که می خواستند این محصول را خریداری کنند، دقیقاً مسئله شما را مطرح می کردند. اما بعد از اینکه من راه برطرف شدن این نگرانی را به آنها نشان دادم، تمام مشکلات شان حل شد و در حال حاضر، جزو بهترین مصرف کنندگان ما هستند و تمام محصول های شان را از ما تأمین می کنند».
در این حالت، مشتری از حالت تدافعی خود خارج شده و شما نیز در گوشه رینگ، گیر نمی اُفتید! هنگامی که شروع به بحث با مشتری و ارائه استدلال های مختلف می کنید، بدانید که حتی اگر بتوانید محصول ای را به او بفروشید، باز هم شما بازنده خواهید بود! زیرا موفقیت در شغل بازاریابی شبکه ای ،۱۰۰% به تکرار فروش در بلندمدّت است و چنین مشتری قطعاً در نوبت های بعدی از شما خرید نخواهد کرد. همواره تعجبم از کسانی است که امروزه نیز همانند دهه های پیش فکر می کنند و بر این باورند که یک بازاریاب شبکه ای خوب، کسی است که بتواند به یک اسکیمو، یخچال بفروشد!
در حالی که این کار، امروزه بیشتر شبیه کلاهبرداری است تا یک هنر! اگر آن فروشنده بتواند یخچال دوم را هم به همان اسکیمو بفروشد، باید گفت که هنرمند است. درحالی که همه ما می دانیم که اگر چشم آن اسکیمو به آن فروشنده بیفتد، قطعاً او را زنده نخواهد گذاشت!!! بارها دیده ام که در برخی از سازمانهایی که توسط افرادی با نیت سو استفاده کردن شکل گرفته است ، افراد تازه وارد را در ماه اول خود به انجام خرید های بالای ۲۰۰ هزار تومان یا خارج از عرف مصرف محصولات وا داشتند که این مخرب ترین حالت شکل دادن سازمان است که خود باعث از بین رفتن اعتماد به حرفه بازاریابی شبکه ای در ذهن اقشار جامعه در بلند مدت می شود .
۶: آماده نبودن نتورکر و عدم اطلاعات کافی درباره محصول. تقریبا %۹۰ از نتورکرها ، به هیچ عنوان خود را برای اولین جلسه ملاقات با مشتری، آماده و مهیا نمی کنند. آنها هیچ بروشور یا کاتالوگی با خود ندارند. هیچ محصولی که متناسب با نیاز مشتری باشد نیز ندارند. بدتر از آن اینکه در مورد مزایای محصول خود هیچی نمی دانند و نمی توانند توضیحات کاملی را به مشتری خود اعلام کنند. بدون داشتن این اطلاعات و ابزار، شما هرگز نخواهید توانست فروش های خود را قطعی نمایید. در سیمناری که برای حدود ۶۰ تا از اعضای یکی از شرکت های فعال در زمینه بازاریابی شبکه ای برگزار کردم وقتی از حاضرین پرسیدم : چند تا از شما دوستان محصولاتی که الان خریدید را کاملا می شناسید ؟ تنها یک تن دست بلند کرد . مهمترین ضعف در فروش عدم شناخت محصول توسط بازاریاب شبکه ای است .
۷: تلاش برای فروش چندین نوع محصول در همان جلسه اول ملاقات. هنگامی که اولین جلسه ملاقات با مشتری به خوبی پیش می رود و مشتری بدون هیچ مشکلی، راضی به خرید محصول پیشنهادی شما می شود، این وسوسه در شما ایجاد می شود که شروع کنید به تلاش جهت فروش سایر انواع محصول در این یک زمینه، به هیچ عنوان نباید حریص و طماع باشید. در صورتی که نتوانید بر این وسوسه خود، فائق آیید مشتری را گیج و سردرگم کرده و حتی همان محصول اولیه را نیز نخواهید فروخت!
یادتان باشد که تحقیقات روانشناسی، بارها اثبات کرده که وقتی ذهن انسان در مقابل چندین گزینه مختلف، جهت انتخاب قرار می گیرد، به دلیل گیج و سردرگم شدن، به جای انتخاب کردن یکی از آنها، همه آنها را رد می کند! راه درست این است که در جلسه اول، فقط به فروش محصول پیشنهادی تان بچسبید. سپس در زمانی که می خواهید سند محصول را جهت امضای نهایی نزد مشتری ببرید، می توانید سر صحبت را راجع به یکی دیگر از انواع محصول باز کنید. مُزد صبور بودن شما این است که در پایان، می بینید که بیشترین سود ممکن را از کیف پول مشتری به سوی جیب تان سرازیر کرده اید و توانستید یکی از سازمان های موفق در نتورک مارکتینگ را بسازید.
۸: استفاده از تاکتیک های ایجاد نگرانی در مشتری. برخی از مدرسین فروش محصول به شما توصیه می کنند که از تاکتیک های ترساننده و نگران کننده در صحبت با مشتری استفاده کنید. خود من هم در ابتدا تصور می کردم که این تاکتیک، در همه موارد و شرایط، ثمربخش است! زیرا با مطرح کردن چنین جملاتی، مشتری تمایل و توانایی گوش دادن به ادامه صحبت های شما را از دست می دهد و شوک حاصل از طرحِ اینگونه جملات نگران کننده، حتی موجب از دست رفتن کامل فروش شما خواهد شد.
یک بار که این بُمب شوک آور را روی سر مشتری می اندازید، دیگر خیلی سخت خواهد بود که بتوانید او را متقاعد کنید تا به ادامه حرف های تان گوش کند! البته درست است که تاکتیک ایجاد ترس و نگرانی یکی از راهکارهای قدیمی در فروش محسوب می شود و برخی مواقع ممکن است نتیجه بخش هم باشد، اما آیا واقعاً این آن راهی است که برای موفقیت در فروش محصول در بازاریابی شبکه ای، به دنبال آن هستید؟! آیا فکر می کنید این مشتری، شما را به دوستان و آشنایان خودش معرفی خواهد کرد؟ آن هم زمانی که چنین شوک بزرگی را به او وارد آورده اید؟ آیا فکر نمی کنید که با ایجاد ترس از بازاریابی شبکه ای زده شود ؟
با هلدینگ بزرگ عطاکو در سایت atamlm.ir همراه ما باشید.
افرادی که در زمینه نتورک مارکتینگ فعالیت می کنند باید از محصولات خود استفاده کنند تا بتوانند از محصولات خود به درستی دفاع کنند.
با هلدینگ بزرگ عطاکو در سایت atamlm.ir همراه ما باشید.
بازاریابی شبکه ای نوعی شیوه فروش است که که در آن تولیدکنندگان کالا یا ارائه دهندگان خدمات، محصولات خود را بصورت مستقیم یا بدون واسطه بازاریابی و بفروش می رسانند.
شاید برای شما جالب باشد که بدانید این نوع فروش ابتدا از کجا آغاز شد و چه کسانی آغازگر این نوع فعالیت شدند.
در سال 1915 شخصی به نام کارل رن بورگ به عنوان عامل فروش یک کارخانه در کشور چین مشغول به کار شد.در کنار این شغل، کارن در زمینه تغذیه و سلامتی هم مطالعه میکرد،از این جهت همزمان با شغل خود، بر روی اثرات رژیم و تغذیه بر روی سلامتی نیز تحقیقاتی انجام می داد.او سپس به آمریکا بازگشت و تحقیقات خود را ادامه داد تا جایی که در سال 1934 موفق به تاسیس شرکتCalifornia Vitamins شد.
این شرکت در رابطه با فروش مکمل های غذایی، معدنی و مولتی ویتامین فعالیت می نمود.کارل در سال 1934 این شرکت را بهNutrilite Product تغیر نام داد.
11 سال پس از آغاز فعالیت این شرکت کارل با همفکری همسایه خود یعنی دکتر کاسپری و لی می تینگر که مدیر فروش یک شرکت نیز بود،یک طرح بازپرداخت چند سطحی را طراحی و به این شرکت اضافه کردند.بدین ترتیب اولین طرح فروش شبکه ای که امروزه آن را با نام هایی نظیر بازاریابی شبکه ای می شناسیم پا به عرصه وجود گذاشت.از کارل رن بورگ به عنوان پدر فروش مستقیم یا چند سطحی نیز یاد می کنند.
اما این پایان کار نبود و در سال 1949 توسط نیل ماسکانت از اقوام کارل ، دو تن به عنوان بازاریاب به این شرکت اضافه شدند که بعدها به پایه گذاران بزرگترین و موفق ترین شرکت بازاریابی شبکه ای در جهان تبدیل شدند.
این دو تن کسی نبودند جز ریچ دوس و جی ون اندل که در ایالت میشیگان هم دبیرستانی بودند.این دو با یکدیگر شریک تجاری نیز بودند و در کسب و کارهای مختلفی مانند فست فود،خدمات چارتری هواپیما و همچنین خدمات کشتیرانی با یکدیگر شراکت داشتند.آن ها با همکاری یکدیگر تبدیل به یک تیم موفق شدند و یک روز بعد از معرفی بکارشان در نوتری لایت، موفق شدنداولین جعبه خود را به ارزش 19.5 دلار بفروشند.اما پس از آن علاقه خود را نسبت به این کار از دست دادندو به مدت 2هفته دست از کار کشیدند. پس از آن با اصرار ماسکانت که پشتیبان آن ها بود برای شرکت در یک سمینار شرکت Nutrile به شیکاگو سفر کردند.
آن ها بعد از دیدن فیلم های موفقیت و گوش دادن به صحبت های نمایندگان شرکت و همچنین توزیع کنندگان موفق، دوس و اندل تصمیم گرفتند که فرصت کاری نوتری لایت را با شور و اشتیاق بیشتری دنبال کنند.سپس دومین جعبه مکمل خود ا در مسیر برکشت به میتیگان فروختند و به دنبال آن به سرعت برای پیشرفت کسب و کار جدیدشان اقدام کردند.
در سال 1949 یعنی قبل از اینکه با شرکت نوتری لایت آشنا شوند، دوس و اندل شرکت Ja-Ri Corporation را که برگرفته از اول اسمشان بود،شکل داده بودند.هدف از این کار واردات کالاهای چوبی از کشورهای آمریکای جنوبی و فروش آن به بازارهای آمریکا بود.
بعد از اینکه آن ها به سمینار نوتری لایت رفتند، آن ها فعالیت شرکت Ja-Ri یعنی واردات چوب را رها کردند و شرکت خود را تبدیل به توزیع کننده محصولات نوتری لایت کردند.
به علاوه از سود هر محصول فروخته شده،نوتری لایت از فروش محصولاتی که توسط توزیع کنندگان جدید انجام می گرفت به توزیع کنندگان قبلی پورسانت پرداخت می کرد.همان سیستمی که امروزه به عنوان مولتی لول مارکتینگ یا نتورک مارکتینگ شناخته شده است.
در سال 1958 یعنی 9 سال بعد از شروع فعالیت جدی خود، دوس و اندل یک سازمان فروش متشکل از 5000 توزیع کننده ساختند.به هر حال به دنبال نگرانی مربوط به پایداری نوتری لایت و با این فکر که می توانند به دیگران بیاموزند که چگونه کسب و کار خود را تاسیس کنند تصمیم گرفتند که شرکت فروش مستقیم چند سطحی را بنا نهند.
در اوایل 1959 آن ها و توزیع کنندگان بالایی شان، شرکت The American Way Association که امروزه با نام اختصاری Amway معروف ترین شرکت فروش مستقیم چند سطحی در دنیاست، پایه گذاری کردند.
در سال ۱۹۶۰ آنها ۵۰ درصد سهام کمپانی Atco Manufacturing تولید کننده اصلی LOC را خریداری کردند، و نام آن را به Amway Manufacturing Corporation تغیر دادند.در سال 1964 سه شرکت Amway Sales Corporation ، Amway Services Corporation وAmway Manufacturing Corporation باهم تلفیق شده و به عنوان یک نهاد واحد با نام Amway Corporation به فعالیت خود ادامه دادند.این شرکت در سال ۱۹۷۴ کنترل شرکت نوتری لایت و سرانجام مالکیت کامل آن را در سال ۱۹۹۴ خریداری کرد.
با هلدینگ بزرگ عطاکو در سایت atamlm.ir همراه ما باشید.
به راستی راز تکثیر در بازاریابی شبکه ای چیست؟
اگر شما کار را جدی بگیرید، متعهد به شرکت در جلسات باشید، لیست خوب و بزرگی داشته باشید و… همین اتفاق هم برای تیم شما رخ می دهد و متاسفانه باید قبول کنیم که حالت عکس آن هم وجود دارد.
۱. آیا تکثیر در بازاریابی شبکه ای واقعیت دارد؟
همین اواخر یک نفر از من پرسید که این موضوع رویاست؟ یا واقعا تکثیر پذیری در بازاریابی شبکه ای وجود دارد؟! و اگر وجود دارد چطور باید به آن دست پیدا کنم؟
تکثیرپذیری هدف مقدس بازاریابی شبکه ای است! یعنی ایجاد یک وضعیتی که مردم به آن روی آورند، اقدام کنند و نتیجه بگیرند و این روند تا بی نهایت ادامه یابد. این چیزیه که همه به دنبال آن هستند، نیست؟!
شما زمانی درآمد دارید که تکثیر درستی از خود در بازاریابی شبکه ای ایجاد کنید. تکثیر در بازاریابی شبکه ای برای شما اعتبار ایجاد میکند و این باعث بدست آوردن یک وضعیت پایدار برای شما میشود.
چگونه ثکثیرپذیری را در بازاریابی شبکه ای به وجود آورید ؟
با محصولات؟!
کمپانی آن را انجام میدهد؟!
پلن درآمد زایی آن را به وجود میاورد؟!
قسمت رهبری سازمان باعث اتفاق افتادن آن میشود؟
یا شاید اینکه کمپانی به آسانی در دسترس باشد اتفاق می افتد و شما چقدر خوش شانس هستید که به زودی این شرایط را دریافت کنید؟
هیچکدام ، هیچکدام از اینها نیست!
ریشه بازاریابی شبکه ای در سادگی است.
تکثیر درست در بازاریابی شبکه ای زمانی اتفاق می افتد که شما برای مردم یک وضعیت کاری ساده فراهم کنید.
۲. پیچیدگی، دشمن اقدام کردن است.
سیستم باید ساده و آسان باشد. تجارت نتورک مارکتینگ تجارتی است برای همه افراد؛ اگر می خواهید تیم بزرگی داشته باشید، باید در تیمتان از همه افراد مختلف با تجربیات و ضرایب هوشی متفا,ت استفاده کنید. شما نمی توانید تیمتان را فقط به گروه خاصی از افراد محدود کنید. بدین ترتیب، سیستم باید به قدری ساده باشد که همه بتوانند آن را تکرار کنند. سیستم باید تاحدی آسان باشد که همه قادر به تکثیر باشند.
اگر شما یک فروشنده باشید، ممکن است فروش محصولات غذایی برای شما کار ساده ای باشد، شما دانش و اعتبار لازم جهت نفوذ بر روی مشتریان و پراسپکت هایتان را دارید. با این حال ممکن است همین مساله به ضرر شما تمام شود، زیرا شما مشخصا خیلی خوب عمل می کنید، اما نمی توانید همین امر را میان همه افراد تیم (که فروشنده نیستند) نیز تکثیر کنید. بنابراین فروشندگان هم باید سیستم ساده ای داسته باشند که قابل تکثیر برای همه تیمشان باشد. امیدوارم که دقیقا متوجه این مساله شده باشید.
به وضعیت کنونی خود نگاه کنید.
یا اجازه بدید اینگونه سوال کنم :
پس اگر افراد با اینگونه سوالات نزد شما می آیند بهترین انتخاب قرار دادن داشته هایتان در اختیار افراد و سازمان فروشتان است. این دقیقا همان وضعیتی است که ایجاد کننده فرایند تکثیر در تیم شماست.
زمان بازتاب است.
به جایگاهی که هستید نگاه کنید.
ساده است: مطمئن شوید که هم خودتان و هم هرکسی که در سازمان شماست کاملا وضعیتی شفاف دارد. (منظور این است که هرکسی میداند که چه باید بکند.)
۳. چه چیزی به سادگی قابل تکثیر است؟